اسفناج

اسفناج

اسفناج

اسفناج

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

شعر در مورد وفای به عهد ؛ 71 شعر در مورد وفای به عهد

پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۱۴ ق.ظ

شعر در مورد وفای به عهد

شعر در مورد وفای به عهد

در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد وفای به عهد برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد

سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را

شعر در مورد وفای به عهد

عهد با زلف تو بستم خدا می داند

سر مویی نشکستم خدا می داند

شعری در مورد سگ

دامن بلند بپوش و سندل به پای کن

که در گذرگه متروک

تمشک‌های‌ وحشی گسترانیده‌اند‌

از بانگ سگ‌ها آشفته مشو‌

دیریست که بوی تو را می‌جویند

این وفاداران

حضور دوست را بر من مژده می‌دهند

شعر در مورد وفای به عهد کودکانه

من این عهدی که با موی تو بستم

به مویت گر سر مویی شکستم

شعر در مورد وفای به عهد از حافظ

دلم ز بهر چه با طره تو بندد عهد

که هندواست و به یک موی بشکند میثاق

شعری در مورد وفای به عهد

در کیش سر زلف که هم عهد شکست

زنار توان بستن و پیمان نتوان بست

شعری کودکانه در مورد وفای به عهد

ای که دل برکندی از پیمان یاران قدیم

گاه گاهت یاد باید کرد از عهد و داد

شعر بچه گانه در مورد وفای به عهد

ندانستم که مه رویان به عهد خود نمی پایند

از آن عهد و از آن پیمان پشیمانی ، پشیمانی !

شعر درباره وفای به عهد

عهدم همه با پیر مغانست هلالی

گر با دگری عهد نبستم ، چه توان کرد ؟

شعری درباره وفای به عهد

من هشیار با مستان ندارم روی بنشستن

که می گویند بشکن عهد و بی شرمیست بشکستن !

شعر درباره ی وفای به عهد

هر چند پسند همه خلقی ز لطافت

اینت نپسندیم که در عهد نیایی

شعر حافظ در مورد وفای به عهد

دل با همه آشفتگی از عهده برآمد

هر عهد که با زلف پریشان تو کردم

شعر درباره وفای به عهد کودکانه

دل درو بستیم و از ما در گسست

عهد نشکستیم و از ما بر شکست

شعر کودکانه درمورد وفای به عهد

چه نیکو روی و بد عهدی که شهری

غمت خوردند و کس را غم نخوردی

شعری از حافظ در مورد وفای به عهد

یاد باد آنکه به قصد خون ما

عهد را بشکست و پیمان نیز هم

لطیفه در مورد وفای به عهد

سالها عهد وفا بست ولی آخر کار

عهد بشکست و جفا کار شد افسوس ، افسوس !

لطیفه درباره وفای به عهد

منال ای بلبل از بد عهدی گل

که تا بودست خوبی ، بی وفا بود

شعر کودکانه در مورد وفای به عهد

کجا شد عهد و پیمان را چه کردی ؟

امانت های چون جان را چه کردی ؟

شعر کودکانه درباره وفای به عهد

سست عهدی که بدو عهد مودت بستم

ترسم آخر که به سختی شکند پیمان را

شعری درباره ی وفای به عهد

یارب این نامه که آورد که از هر شکنش

بوی جان پرور آن عهد شکن می آید

شعر کودکانه درباره ی وفای به عهد

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

شعر کوتاه دربارهی وفای به عهد

با تو اخلاصم دگر شد بس که دیدم نقض عهد

من که در آتش نگردانم عیار خویش را

شعر سعدی در مورد وفای به عهد

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

شعر وفای به عهد

تو عهد کرده ای که کشانی به خون مرا

من جهد کرده ام که به عهدت وفا کنی

شعر وفای به عهد کودکانه

تو را با من نه عهدی بود ز اول

بیا بنشین بگو آن را چه کردی ؟

شعر وفای به عهد

با آنکه زو دلخسته ام، خود را بر او بربسته ام

چون عهد او را بشکسته ام، خواهم که پیمان بشکند

شعر وفای به عهد و پیمان

این همه جور و جفا و مکر و دستانش ببین

وآنهمه پیمان و شرط و عهد و میثاقش نگر

شعر درباره وفای به عهد

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفائی

عهد نابستن از آن به ، که ببندی و نپائی

شعر در وفای به عهد

تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غرب

آسمان با عشق بازی عهد و پیمان تازه کرد

شعر کوتاه وفای به عهد

گداختم ز جفا تا وفا به عهد تو کردم

بلی نتیجه ی عهد تو، وفای من است این

شعری درباره وفای به عهد

آن ماه در مهد آمده ، کام مرا شهد آمده

من باز در عهد آمده ، او از سر پیمان شده

شعر در مورد وفای به عهد

گر شما را طاعت است و زهد و تقوی و ورع

باک نیست چون دوست اندر عهد و در پیمان ماست

شعر درباره ی وفای به عهد

قرار این بود کز پیمان و عهد من نتابی رو

به هیچ انگاشتی عهد و قرارم ، این چنین باشد

شعر در مورد وفای به عهد کودکانه

هر عهد که بستم من ، بشکست دل شیدا

دل رأی دگر دارد من رأی دگر دارم

شعر درباره وفای به عهد کودکانه

با سر زلف شکن در شکنش عهد مبند

که بدین واسطه ما بی سرو سامان شده ایم

شعر کودکانه درمورد وفای به عهد

ای دل ، ای دل مهر آن مه ورز و ایمان تازه کن

سر بنه در پای جانان عهد و پیمان تازه کن

شعر کودکانه برای وفای به عهد

برنخیزد ناله ای از ما رهی

عهد الفت با خموشان بسته ایم

شعر راجع به وفای به عهد

در عهد بتان آنچه وفا بود نمودیم

در عالم عشق آن چه بلا بود کشیدیم

شعری در مورد وفای به عهد

مگو پیمان و عهدم استوار است

که در پیمان شکستن استواری

شعری کودکانه در مورد وفای به عهد

سست عهد و سرد مهرند این رفیقان همچو گل

ضایع آن عمری که با این سست عهدان سر کنی

شعر بچه گانه در مورد وفای به عهد

عهد کردی که وفا پیشه کنی ، جهد بکن

تا بدانم که درین عهد وفایی بودست

شعر در مورد وفای به عهد از حافظ

ای که با ما وعده ها کردی خلاف

از وفا و عهد و پیمانت ملاف

شعر کوتاه درباره وفای به عهد

عهد همه بشکستم در بستن پیمان

دامن مکش از دستم ، دست من و دامانت

شعر کوتاه دربارهی وفای به عهد

از جفا تا او چهار انگشت بود

از وفا تا عهد صد فرسنگ داشت

شعر کوتاه در مورد وفای به عهد

تو دوری و من در فراق تو زنده

زهی سست عهد و زهی سخت جانی

لطیفه درباره وفای به عهد

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران

ساده دل من ، که قسم های تو باور کردم

لطیفه در مورد وفای به عهد

باز ترک عهد و پیمان کرده بود

کشتن ما بر دل آسان کرده بود

شعر حافظ در مورد وفای به عهد

تنها نه همین دلبر من عهد شکن شد

با هر که دم از مهر زدم ، دشمن من شد!

شعری درباره ی وفای به عهد

مرا با توست پیمانی ، تو با من کرده ای عهدی

شکستی عهد یا هستی بر آن پیمان ؟ نمی دانم

شعر کودکانه درباره ی وفای به عهد

دلی بستم به آن عهدی که بستی

تو آخر هر دو را با هم شکستی

شعر در وصف وفای به عهد

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار

عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

شعر وفا به عهد

فریب مردمی صائب مخور از چشم پرکارش

که از بهر شکستن عهد و پیمان تازه می سازد

شعر درباره وفا به عهد

ترا که نرگس مخمور و زلف مهپوشست

وفا و عهد قدیمت مگر فراموشست ؟!

شعر در مورد وفا به عهد

تیر خم رب، خطا ندارد

آن چوب خدا، صدا ندارد

در آتش هجر تو بسوزد

آن کس که به عهد، وفا ندارد

شعر کودکانه در مورد وفا به عهد

اتل متل توتوله       حسن خانِ کوچوله،
یک عهد محکمی بست       گرفت کتابی به دست
به عهد خود وفا کرد        فوراً شُکر خدا کرد
زرنگی رو خبر کرد       از تنبلی حذر کرد
بخون، بخون شد آغاز      شد اخم‌های او باز
کتاب‌هارو قطار کرد        از تنبلی فرار کرد
از حرف‌های معلم        شد از گذشته نادم
از تنبلی فرار کرد       جداً که خیلی کار کرد
با نمره‌های عالی      با دست پُر نهایی
قبول شد آخر سال        شد از قبولی خوشحال!

شعر درباره ی وفا به عهد

وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم

شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم

بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم

ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم

وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم

ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟

شعر راجب وفا به عهد

وفا در عهد و در پیمان نکردیم
خدا را یاد با ایمان نکردیم
چگونه از خدا خواهیم درمان
که دردی از کسی درمان نکردیم؟

شعر کودکانه وفا به عهد

تا عهد تو دربستم، عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها

شعری در مورد وفای به عهد

هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر

که من از دست تو فردا بروم جای دگر

بامدادان که برون می‌نهم از منزل پای

حسن عهدم نگذارد که نهم پای دگر

شعری در مورد وفای به عهد کودکانه

کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی

وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ

شعری در مورد وفای به عهد از حافظ

جز نقش تو در نظر نیامد ما را

جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت

حقا که به چشم در نیامد ما را

شعری بچه گانه در مورد وفای به عهد

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

شعری درباره وفای به عهد

تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم

روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم

حال اگر چه هیچ نذری عهده دار  ِ وصل نیست

یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم

شعری درباره ی وفای به عهد

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد

کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

شعری حافظ در مورد وفای به عهد

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

شعری درباره وفای به عهد کودکانه

عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم

شاکر نعمت و پرورده احسان بودم

چه کند بنده که بر جور تحمل نکند

بار بر گردن و سر بر خط فرمان بودم

شعری کودکانه درمورد وفای به عهد

بی‌وفا می‌خواندم ، آن بی‌وفا پیداست کیست

من به مهرش می‌دهم جان ، بی‌وفا پیداست کیست

شعرهایی در مورد تولد

به سلامتـــی همه ی ♥ متولدین ماه مـــهـــر ♥ کــــه ……

از پاکـیشــون دوستــــی شـــروع میشـــه

از صـداقتشـــون دوستــــی ادامــه پیدا میکنــه

و از وفـــاشـــون دوستــــی پایانـــی نـــداره…

پس حداقل باید دوستاشـــون قدرشونـــو بدونن…

یعنـــــی می دونـــن؟؟؟؟!

عمرا اگه بدونن…

شعری درباره ماه محرم

الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)

هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع)

یعنی که تأملی کنید ای یاران !

آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را

گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

گر سرم میرود از عهد تو سر بازنپیچم تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را

خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را

باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را

از سر زلف عروسان چمن دست بدارد به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را

سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان چون تامل کند این صورت انگشت نما را

آرزو میکندم شمع صفت پیش وجودت که سراپای بسوزند من بی سر و پا را

چشم کوته نظران بر ورق صورت خوبان خط همیبیند و عارف قلم صنع خدا را

همه را دیده به رویت نگرانست ولیکن خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را

مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را

هیچ هشیار ملامت نکند مستی ما را قل لصاح ترک الناس من الوجد سکاری

شعر در مورد وفای به عهد کودکانه

شعر زیبای اتل متل توتوله تقدیم به کودکان
اتل متل توتوله      یه روز حسن کوچیکه
توی کلاس بود خسته      چون مرغ پَر شکسته
کِسل بود و پریشون      لب و لُچه آویزون
معلم حسن خان      گفت به او حسن جان!
امسال شدی رفوزه      رفتی یه راست تو کوزه
خودت می‌دونی پارسال      همیشه بودی بی‌حال
اون دیکته و حسابت      روخونیِ کتابت
با درس‌های دیگر      چه جوری بودی پنچر
با مشق و رونویسی       نبودی خوب صمیمی
اتل متل روفوزه!      بله حسن کوچوله
امان از اون بی‌میلی      تنبلی کردی خیلی
امسال بیا همت کن،       همت کن و غیرت کن
با شادی و با خنده       عهد ببند با بنده
درسهاتو خوب بخونی،       خوب بخونی بدونی
صبح‌های زود با خنده        بپَر مثل پرنده
خواب صبح رو رها کن       رو به سوی خدا کن
اتل متل توتوله       حسن خانِ کوچوله،
یک عهد محکمی بست       گرفت کتابی به دست
به عهد خود وفا کرد        فوراً شُکر خدا کرد
زرنگی رو خبر کرد       از تنبلی حذر کرد
بخون، بخون شد آغاز      شد اخم‌های او باز
کتاب‌هارو قطار کرد        از تنبلی فرار کرد
از حرف‌های معلم        شد از گذشته نادم
از تنبلی فرار کرد       جداً که خیلی کار کرد
با نمره‌های عالی      با دست پُر نهایی
قبول شد آخر سال        شد از قبولی خوشحال!
  • بتول باقری

اشعار فاضل نظری درباره زندگی

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۴۴ ق.ظ

اشعار فاضل نظری درباره زندگی

اشعار فاضل نظری ، اشعار عاشقانه فاضل نظری ، اشعار جدید اشعار فاضل نظری

در این مطلب از سایت تفریحی جسارت گزیده ای از بهترین اشعار فاضل نظری را برای شما عزیزان تهیه کرده ایم.در ادامه توضیحاتی در مورد این شاعر گرانقدر و کتاب های ایشان برای شما آورده ایم. اگر علاقه مند به خواندن اشعار نزار قبانی هستید روی لینک کلیک کنید.

بیوگرافی فاضل نظری

این شاعر گرانقدر متولد سال 1358 در شهرستان خمین است. او استاد دانشگاه و مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.تحصیلات ابتدایی خود را در خمین و خوانسار گذرانده است.در سال 1376 برای تحصیل در رشته مدیریت به تهران آمد و دارای دکترای رشته مدیریت تولید و عملیات در دانشگاه شهید بهشتی است.

کتاب های فاضل نظری

گریه‌های امپراتور

اقلیت

آن‌ها

ضد

کتاب

اکنون

اشعار زیبای فاضل نظری

هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد 

آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم

به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

اشعار فاضل نظری

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند 

تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من

مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

اشعار فاضل نظری دانلود

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند

بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد

اشعار فاضل نظری پی دی اف

نسبت عشق به من نسبت جان است به تن

تو بگو من به تو محتاج ترم یا تو به من

زنده‌ام بی تو همین قدر که دارم نفسی

از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن…

اشعار فاضل نظری کتاب اقلیت

بامت بلند باد

که دلتنگی ات مرا

از هرچه هست

غیر تو بیزار کرده است.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

چشمت  به چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست

جای گلایه نیست! که این رسم دلبری‌ست

 هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه‌ها زودباوری‌ست.

دانلود کتاب اشعار فاضل نظری

 هرکس گذشت از نظرت در دلت نشست

تنها گناه آینه‌ها زودباوری‌ست.

دانلود اشعار فاضل نظری برای موبایل

شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی‌ست

که آنچه در سر من نیست بیم رسوایی‌ست

چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند

همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست

دانلود تمام اشعار فاضل نظری

اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب

که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست

 شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد

که فصل مشترک عشق و عقل، تنهایی‌ست

فایل پی دی اف اشعار فاضل نظری

کنون اگرچه کویرم، هنوز در سر من

صدای پَر زدن مرغ‌های دریایی‌ست

اشعار فاضل نظری در کتاب ضد

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

 من و تو پنجره‌های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد.

اشعار جدید فاضل نظری کتاب ضد

سکه‌ی این مهر از خورشید هم زرین‌تر است

خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین‌تر است

رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت

می‌روی اما بدان دریا ز من پایین‌تر است

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

ما چنان آیینه‌ها بودیم، رو در رو ولی

امشب این آیینه از آن آینه غمگین‌تر است

گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر

گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است

شعر امام رضا فاضل نظری

سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن

بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم

حال همه خوب است، من اما نگرانم

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر

مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

شعر فاضل نظری عاشقانه

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است

صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت

اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

شعر فاضل نظری جدید

از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟

بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران

آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

شعر فاضل نظری امام حسین

بگذار اگر این‌بار سر از خاک برآرم

بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم

از حاصل عمر به‌هدر رفته‌ام ای ‌دوست

ناراضی‌ام، امّا گله‌ای از تو ندارم

شعر فاضل نظری امام رضا

در سینه‌ام آویخته دستی قفسی را

تا حبس نفس‌های خودم را بشمارم

از غربت‌ام این‌قدر بگویم که پس‌از تو

حتی ننشسته‌ست غباری به مزارم

شعر فاضل نظری عشق

ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌روز

روزی که تو را نیز به دریا بسپارم

 نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت

یک‌بار به پیراهن تو بوسه بکارم

شعر فاضل نظری محرم

ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار

تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم.

شعر فاضل نظری زیبا

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج

حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

ای موی پریشان تو دریای خروشان

بگذار مرا غرق کند این شب مواج

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم

یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج

 ای کشته ی سوزانده ی بر باد سپرده

جز عشق نیاموختی از قصه حلاج

شعر عاشقانه کوتاه فاضل نظری

یک بار دگر کاش به ساحل برسانی

صندوقچه ای را که رها گشته در امواج

شعر عاشقانه جدید فاضل نظری

ای که برداشتی از شانه‌ی موری باری

بهتر آن بود که دست از سر من برداری

 ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی

من پریشان‌ترم از آنم که تو می‌پنداری

شعر عاشقانه غمگین فاضل نظری

هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست

من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری

 موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر

به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

شعر عاشقانه زیبا فاضل نظری

بی‌سبب نیست که پنهان شده‌ای پشت غبار

تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!

شعر عاشقانه ی فاضل نظری

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم.

شعر فاضل نظری جدید

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

جدیدترین شعر فاضل نظری

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم.

شعر های جدید فاضل نظری

عقل بیهوده سر طرح معما دارد

بازی عشق مگر شاید و اما دارد

با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت

سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد

اشعار فاضل نظری درباره امام حسین

در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست

آینه تازه از امروز تماشا دارد

بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند

قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد

شعر فاضل نظری در مورد عشق

تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است

چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

چه سخن ها که خدا با من تنها دارد.

شعر عشق از فاضل نظری

موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد

رود را از جگر کوه به دریا بکشد

گیسوان تو شبیه ‌است به شب اما نه

شب که اینقدر نباید به درازا بکشد

شعر عشقی از فاضل نظری

خودشناسی قدم اول عاشق شدن است

وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد

عقل یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم

هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد

شعر زیبااز فاضل نظری

زخمی کینه‌ی من این تو و این سینه‌ی من

من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری‌است

وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد

زیباتری شعر فاضل نظری

من خود دلم از مهر تو لرزید, وگرنه

تیرم به خطا می رود اما به هدر, نه!

دل خون شده وصلم و لب های تو سرخ است

سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر, نه

شعر بسیار زیبای فاضل نظری

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

اشعار فاضل نظری

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد

یک بار دگر, بار دگر, بار دگر … نه

اشعار فاضل نظری دانلود

بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکند

گل نمی‌روید، چه غم گر شاخساری بشکند

باید این آیینه را برق نگاهی می‌شکست

پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند

اشعار فاضل نظری پی دی اف

گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه‌ام

صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند

شانه‌هایم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه

تخته‌سنگی زیر پای آبشاری بشکند

اشعار فاضل نظری کتاب اقلیت

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست   

دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا               

دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟

اشعار فاضل نظری ، hauhv thjqg kzvd ، بهترین اشعار فاضل نظری ، اشعار جدید فاضل نظری

عکس بسیار زیبای فاضل نظری و رامبد جوان در برنامه خندوانه. برای دیدن عکس های فاضل نظری و عکس های جدید رامبد جوان روی لینک کلیک کنید.

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

گل محمدی من مپرس حال مرا!

به غم دچار چنانم که غم دچار من است

دانلودکتاب اشعار فاضل نظری

از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش

چاره‌ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟

دانلود اشعار فاضل نظری برای موبایل

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر

قربان آن گلی که مرا خوار کرده است

دانلود تمام اشعار فاضل نظری

امکان رستگاری من گر نبوده است

بیهوده آزموده مرا بارها خدا.

فایل پی دی اف اشعار فاضل نظری

تاوان عشق را دل ما

هر چه بود داد

چشم انتظار باش

در این ماجرا تو هم…

اشعار فاضل نظری در کتاب ضد

شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد

می توان سوخت اگر اَمر بفرماید عشق…

اشعار جدید فاضل نظری کتاب ضد

بعد‌ از این ‌در دل من، شوق رهایی هم نیست

این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

چو قناری به قفس…؟

یا چو پرستو به سفر…؟

هیچیک! من چو کبوتر، نه رهایم نه اسیر…!

شعر فاضل نظری

‎اُطلِبُ العشق مِنَ المهدِ الی تا به ابد !

‎باید این جمله برایِ همه دستور شود

شعر فاضل نظری خداحافظی تلخ

یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد

تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می‌کند؟

هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست

خانه‌ی من با خیابانها چه فرقی می‌کند؟

شعر فاضل نظری عاشقانه

کفن برف کجا، !

پیرهن برگ کجا ؟!

خسته ام ، مثل درختی که از آذر ماهش …

شعر فاضل نظری جدید

زمین از آمدن برف تازه خشنود است

من از شلوغی بسیار رد پا بیزار…

شعر فاضل نظری امام حسین

هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست

من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری

شعر فاضل نظری امام رضا

برکه ای گفت به خود :”ماه به من خیره شده !”

ماه خندید که “من چشم به ‘خود’ دوخته ام !”

شعر فاضل نظری عشق

دعای زنده ماندن چیست وقتی عشق با ما نیست؟

خداوندا دعای دوستان را بی اثر گردان…

شعر فاضل نظری محرم

جز خودم هیچکسی در غم تنهایی من

مثل فواره سرِ گریه به دامان نگرفت

شعر فاضل نظری زیبا

سفر بهانه‌ ی دیدار و آشنایی ماست

از این به بعد سفر مقصد نهایی ماست

شعر فاضل نظری به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

عشق رازیست

که تنها به خدا باید گفت…

چه سخن ها که خدا

با من تنها دارد…!

شعر عاشقانه کوتاه فاضل نظری

تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست

وگرنه فاصله ما هنوز یک قدم است

شعر عاشقانه جدید فاضل نظری

از مضحکه ی دشمن تا سرزنش دوست

تاوان تو را می دهم اما به چه قیمت؟!

شعر عاشقانه غمگین فاضل نظری

ای چشم تو بیمار،گرفتار،گرفتار

برخیز چه پیش آمده این بار علمدار

گیریم که دست و علم و مشک بیفتد

برخیز فدای سرت انگار نه انگار

شعر عاشقانه زیبا فاضل نظری

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست

شعر عاشقانه ی فاضل نظری

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین

آبروداری کن ای زاهد، مسلمانی بس است!

شعر فاضل نظری جدید

مپرس حال مرا روزگارم یارم نیست

جهنمی شده ام هیچ کس کنارم نیست

نهال بودم و درحسرت بهار ولی

درخت می شوم و شوق برگ وبارم نیست

جدیدترین شعر فاضل نظری

شبی به لطف بیا برمزار من شاید

بروید آن گل سرخی که برمزارم نیست

شعر های جدید فاضل نظری

مرا ای ماهیِ عاشق

رها کن، فکر کن من هم

یکی از سنگ هایِ

کوچکِ افتاده در نهرم

اشعار فاضل نظری درباره امام حسین

آن با وفا کبوتر جلدی که پر کشید

اکنون به خانه آمده اما عوض شده است

شعر فاضل نظری در مورد عشق

شادم تصور میکنی وقتی ندانی…

لبخندهای شادی و غم فرق دارد

برعکس می‌گردم طواف خانه‌ات را…

دیوانه‌ها آدم به آدم فرق دارد…!

شعر عشق از فاضل نظری

تصور کن بهاری را که از دست تو خواهد رفت

خم گیسوی یاری را که از دست تو خواهد رفت

شعر عشقی از فاضل نظری

گفتم از قصه عشقت گرهى

باز کنم

به پریشانى گیسوى تو

سوگند نشد

خاطرات تو و دنیای

مرا سوزاندند

تا فراموش شود یاد تو

هرچند نشد

شعر زیبااز فاضل نظری

بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست   

آه !بیتاب شدن عادت کم حوصله هاست

اشعار فاضل نظری

  • بتول باقری